توضیحات
گویند همه تسبیح و ثنایت
شاعران جملگی مدهوش صفایت
سر از این قبله نگردانم من
دل از این عشق نتوانم کَند
سیاهی رخم را تو بگو
با چه بشویم
رحمن رحیم
راه تو را کی بتوانم من زیست
منِ حیران با دست گدایی که ندارد یاری
هر روز به تسبیح تو مشغولمو این فاصله را کم نکنم
با دروغی به نگاهی سر ذوقی غیبت
با دهانی چون نوک تیز خنجر
ندارد سر سوزن رحمی
اما باز تو را میخوام باز شاید بپذیری توبه
روی خوش بر نظرم افکنی و راه دلم باز کنی
شاید که نه قطعا تو خدایی و نداری مانند
من که ز یاد میبرم لطف و کرم
پس از هر جبه ای رحمت و فضل
قسم
به نام تو الله
که خدایی و برایم همه نوری و جلالت حجت کامل به دلم
باز سوی تو دوم تا گناهم بکنی پاک
شاید بپذیری توبه شاید که نه قطعا
در رحمت ز بنده ات نبندی و دریای نیلگون محبتت را
برای بنده ای رو سیاه همچون منِ خجل و نومید گسترانده ای
من ز حاجت و نیاز سوی دوم
تو هم اینبار نگاهی بکن و حاجت دل را تو بده
گر خیر و نکوست
گر صلاح است و تو را شاد کند
و منِ بنده ی مسکین ز مراد دل خویش شاد شوم
سبحان الله که منزه باشی
الحمد الله که شاکر باشیم
لاالاالله که تو تنها تو خدایم باشی
الله اکبر به حکمت و بزرگیت
و در آخر تو پناه همه دنیا باشی
دوست میدارمت از عمق دلم
ورنه بگو جز تو که باشد با این همه صبر خدایم باشد؟
شکر نعمت نعمت افزون کند و
ناسپاسی همه را خار کند
شکر گویم که توانی برسانی همه خلقت از فرش به عرش
تو بخوان مشق نویسم همهاش خط به خط
تو مرا باز نگاهم بکن و بگشای گره از بنده بی نام و نشان
ای رفیق بی کلک قل هو الله و احد
تنها تو خدامی بی شک
موسیقی : مَلِکا - محسن چاووشی