" اطلاعات لطفاً "
نوشته: جک کنفیلد
هیچ وقت تأثیری که ممکنه بر قلب آدمها بذارید رو دست کم نگیرید.
شنوندهی هشتادونهمین قصه تراپی ما هستید.
قصههایی که میتونن وارد زخمهامون بشن و زخمهایی که دروازهی ورود به جهان معنا هستند.
صمیمانه از وقفهای که در انتشار قصه تراپیها داشتیم عذرخواهی میکنیم. هیچ کلمهای
نمیتونه قدردانی و خوشحالی ما از دریافت پیامهای پرمهر شما رو وصف کنه سفیران حال خوب.
موسیقی:
Purity/ Frozen Silence
Peaceful Stories/ Josef Homola
" تو زیبایی - یک روایت ساده از تو "
غمها را در کشوها نگه میداریم؛
اندوههایمان را نگه میداریم برای موسمهای دیگر...
تصویر کاور: اینجا ونیز. گالری هنرمندی به نام Bruno Catalano
که همهی مجسّمه...
" تو زیبایی - یک روایت ساده از تو "
غمها را در ...
" مردی با کبوتر "
نوشته: رومن گاری
من، واکسی شدم تا به آدمها یادآوری کنم :
پیش از اینکه صاحب افکار زیبا باشند، صاحب پا هستند..!
شنوندهی هشتادوهشتمین قصه تراپی رادیو صدای زمین هستید.
قصههایی ک...
" کبوتران پشت پنجره "
نوشته: رسول یونان
اصلاً حق هر انسانه که یک پنجرهی دلخواه داشته باشه...
شنوندهی هشتادوهفتمین قصه تراپی رادیو صدای زمین هستید.
قصههایی که میتونن وارد زخمهامون بشن؛
زخمهای...
" کبوتران پشت پنجره "
نوشته: رسول یونان
اصلاً حق...
" برایت به قدر کافی آرزو میکنم "
ترجمه: زهره زاهدی
برات به قدر کافی سلام آرزو میکنم تا تو رو از وداع نهایی
به سلامت عبور بده...
شنوندهی هشتادوششمین قصه تراپی ما هستید.
چه خوشحالیم که آرزوهایی ک...
" برایت به قدر کافی آرزو میکنم "
ترجمه: زهره زاه...
" تولستوی و مبل بنفش "
نوشته: نینا سنکویچ
ادبیات یه راه گریزه؛ گریزی نه از زندگی بلکه به سمت اون!
شنوندهی هشتادوپنجمین قصه تراپی رادیو صدای زمین هستید.
این قصه از رمانی به همین نام انتخاب شده. قه...
" تولستوی و مبل بنفش "
نوشته: نینا سنکویچ
ادبیات...
" تاکسی اینترنتی "
نوشته: مهراوه فردوسی
قصهی ما و غریبههای آشنا...
غریبههایی که ناخودآگاهمون رو سانسور نمیکنند!
شنوندهی قصه تراپی هشتادوچهارم رادیو صدای زمین هستید.
قصههایی که میتونن وارد ز...
" میدونی چند وقته خندهات رو ندیدم؟! "
نوشته: حسین حائریان
میدونی چند وقته خندهات رو ندیدم؟
- رفتم تو فکر؛ زیاد ... خیلی زیاد.
شنوندهی قصه تراپی شماره هشتاد و سه هستید.
قصههایی که میتونن وار...
" میدونی چند وقته خندهات رو ندیدم؟! "
نوشته: حس...
" حافظهی تاریخی"
بر اساس نوشتهای از: محسن آزرم
تصویر پیانوی پنجاه سالهی دانشکده هنرهای زیبا رو میبینید؛
پیانوی قصه که حالا چند سالی میشه در محفظهی شیشهای توی
راهروی دانشکده زندگی میکنه...
...
" حافظهی تاریخی"
بر اساس نوشتهای از: محسن آزرم
...
" آبی دوردست "
نوشته: ربکا سولنیت
ترجمه: نیما م.اشرفی
رنگ افق... رنگ دورترین کرانهی چیزهای چشمرَس..!
قصه تراپی هشتادویکم رادیو صدای زمین رو میشنوید؛
قصههایی که میتونن وارد زخمهامون بشن و ز...