کاسبی میشناختم که حتا از یک ریال نمیگذشت. مرد مدام مراقب بود مبادا ضرر کند. البته حق داشت که از حق خود نگذرد. او برخورد چندان گرمی نیز با کسی نمیکرد پس رفیق چندانی در میان مشتریانش هم نداشت. اما چون تنها بغال محله بود، بازارش به راه بود و همیشه برو و بیا داشت. گردش روزگار اما بالاخره پای یک هایپرمارکتی را به محله باز کرد...
پادکست طرز نگاهی به نهجالبلاغه است آنچنان که به حال و روزگارمان ثمر دارد. در خبرگزاری ابنا سعی میکنیم با توجهی تاریخی پادکست طرز را بر مبنای نهج البلاغه مبتنی بر کلام حضرت امیرالمومنین (ع) تقدیم شما کنیم. شماره بیست و یکم: شخصیت.
اولین نفر کامنت بزار
گوسفند اگر شکم از علف آلوده و آفتی پر کند ...
دریانوردهای حرفهای و مسئول هیچگاه هوشیاری خود...
مرد محتاج، پس از سلام نماز، خود را به پیامبر رس...
همه ما کارهای نکردهای داریم که خود به آنها آگ...
در زمانهای دور، هنگام مسافرت، بار اسبها و شتر...
تجربه کار با هوش مصنوعی بر ما روشن ساخت که الگو...
احساسی که کلمات امیرالمومنین علیه السلام در دل ...
شریک خداوند، باید چهگونه باشد؟ آیا شراکت با خد...
در دوران تحصیل استادی داشتیم که هرگاه از او سوا...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است