سعی می کنم بفهمم که منشاء این رنگها از کجای حنجره ات است که این گونه ساکت نشسته ای و فقط اشک میریزی. نت ها در حال حمله به ذهن احمق ترین مرد جهان است و خودم را سرزنش می کنم که آن تیله چشمهایت را وسط شور ترین اقیانوس جهان رها کرده ام. نت ها در حال حمله هستند.
انگار لِنی از وسط کوههای آلپ بیرون آمده و یقهام را گرفته و فریاد میزند که تو مقصر نیستی و هنوز به ارتفاع دوهزارمتری نرسیدهای. باید بگویم که حرفهایش درست است اما خب من وسط جهانِ خداحافظ گاری کوپر ...
انگار لِنی از وسط کوههای آلپ بیرون آمده و یقهام ...