• 1 ماه پیش

  • 124

  • 39:41

غوطه ور در فرمالین نوشته : عباس باباعلی خوانش و ادیت : آزیتا موجرلو

کتابخونه آزیتا 📖
0
توضیحات

«نشسته بودم توی بهداری... سالن تشریح که چیزی نیست، جز تخت و وان و جسد و ابزارهای حال‌به‌زن...»


در این پادکست ، پا به دنیایی می‌گذاریم که مرز میان مرگ و زندگی، خیال و واقعیت محو می‌شه؛ جایی که «نه سلولی در من می‌میرد و نه سلولی بدنیا می‌آید... علائم حیاتی‌ام... صفر است»، اما هنوز زندگی—به شکلی عجیب و شاعرانه—همچنان جریان دارد.


و در میان این کابوس بی‌پایان، تنها یک جمله باقی می‌ماند:

«من در فرمالین غوطه‌ورم؛ نه زنده‌ام، نه مرده. چیزی میان بود و نبود.»

داستان کوتاه غوطه ور در فرمالین

نوشته : عباس باباعلی

خوانش و ادیت : آزیتا موجرلو