توضیحات
امور بیرونی آنقدر اهمیت ندارند که تلقی ما از امور بیرون اهمیت دارند. در انجیل حوادث فراوانی از حضرت عیسی نقل شده است. انتقادی که آن حضرت بر همه روحانیون یهودی داشتند این بود که به حوادث بیرون بیشتر اهمیت می دهید تا تلقیای که از حوادث درون دارید. این، تلقی هست که زندگی ما را تغییر می دهد این تلقی درونی را باید تغییر دهیم نه امور بیرون.
با توجه به این نکات، به این نتیجه میرسیم که آنچه در درون ما می گذرد، تعیین کننده سرشت و سرنوشت ماست، نه آنچه در بیرون روی می دهد. با توجه به اینها، اگر کسی بخواهد در باب بشر آینده و آینده بشر سخن بگوید، باید در باب آینده احوال درونی انسانها سخن بگوید. اگر بناست که آینده بشر بهتر از بشر اکنون باشد، باید احوال درونیِ آنها بهتر گردد. این معنا به صورت دیگر، تقدم فرد انسانی بر نهادهای اجتماعی مانند، نهاد اقتصاد، نهاد سیاست، نهاد خانواده و حتی نهاد دین و مذهب است. نباید چشم به تغییر نهادها بدوزیم، و فکر کنیم، اگر نهاد سیاست عوض شود، چیزی عوض خواهد شد. اگر ما عوض شویم، نهاد سیاست و اقتصاد عوض می شوند. اگر قرار است اقتصاد عوض شود، باید در ابتدا درون انسانهایی که با اقتصاد سر و کار دارند، عوض شود.
استاد ملکیان،اصلاح فرد و بهسازی جامعه