عبدالله بن مصعب، نزد خلیفه عباسی نشسته که فرزند امام حسن مجتبی (ع) داخل میشود. یحیی شعری خواند و نوهی زبیر رنگ رخساره از کف داد. خلیفه به فضل بن ربیع گفت: اى عباسى اگر اين مرد راستگوست چرا سوگند نمیخورد؟! سوگندی اگر کسی بخواهد که من، هارون الرشید، درباره همین جامه و ردا که به تن دارم خورم، همچنین خورم که یحیی گفت!
لبهای عبدالله انگار در پس تکانهای تند و ریز و کمرمق، میل به جنبشی داشت...
پادکست طرز نگاهی به نهجالبلاغه است آنچنان که به حال و روزگارمان ثمر دارد. در خبرگزاری ابنا سعی میکنیم با توجهی تاریخی پادکست طرز را بر مبنای نهج البلاغه مبتنی بر کلام حضرت امیرالمومنین (ع) تقدیم شما کنیم. شماره چهارم: سوگندِ ظلم.
اولین نفر کامنت بزار
نه مگر که هر کس به حد شانش منزلی باید از آن خوی...
علی (ع) از منبر پایین آمد و رهسپار منزل شد . آن...
علی (ع) از پلههای منبر مسجد کوفه بالا میرود. ...
امام هادی علیه السلام در سامرا تحت نظر شدید عبا...
هر آنکس که در جهان بزرگ بوده است، فراموش نخواهد...
«الحَجُّ عَرَفَاتٌ...» پیامبر سه بار این جمله ر...
ترویه یکی از چهار روز برگزیده نزد خداوند است. ا...
در کلام معصومین علیهم السلام بر پرهیز از تفسیر ...
آسمان به تماشای غروب خورشید نشسته بود. او نامه ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است