در سازمانهایی که داده وجود نداره، گله به زبان غالب تبدیل میشه؛ چون چیزی برای تحلیل نیست و تصمیمها بر اساس حدس و برداشتهای شخصی گرفته میشن. اما ERP میتونه این چرخه معیوب رو متوقف کنه و راه رو برای شفافیت، دیدهشدن واقعی و همزبانی بین واحدها باز کنه.
در این اپیزود، با مریم و علی همراه میشیم تا از تجربهها و تضادهایی بگن که اغلب در مسیر استقرار ERP اتفاق میافته: از ترس کارکنان بابت نادیدهگرفتهشدن، تا فرهنگهایی که با ورود ابزارهای شفافساز، در برابر تغییر مقاومت میکنن.
شنوندهها در این اپیزود یاد میگیرن که ERP فقط یک نرمافزار نیست، بلکه زبانی مشترک برای معنا دادن به عملکردهاست؛ ابزاری برای پایان دادن به سوءتفاهمها و ساختن سازمانی که هر تلاش، دیده بشه و هر مسئله، قابل حل باشه.
موضوعات کلیدی این اپیزود:
اگر در سازمان شما هم گلهها زیاد شده، اما دادهها کماند، این اپیزود میتونه شروعی باشه برای یک تغییر واقعی.
اولین نفر کامنت بزار
ERP، در ذات خودش نه خو...
در این اپیزود جامع از ...
در این اپیزود از فصل ج...
بسیاری از پروژههای ER...
ارزشهای واقعی...
استقرار ERP صرفاً یک ت...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است