داستان «مرگ یک کارمند» اثر آنتوان چخوف یک داستان کوتاه طنزآمیز و در عین حال تلخ است که بهسادگی اما با عمق زیاد، نقدی بر جامعهی بوروکراتیک و شخصیت انسانهای مقهور در برابر قدرت ارائه میدهد.
داستان دربارهی «ایوان دمیتریچ چیروکوف»، یک کارمند جزء است که هنگام تماشای تئاتر، بهطور تصادفی بر افسر بلندپایهای عطسه میکند. او از شدت ترس و احساس گناه، بارها و بارها از افسر عذرخواهی میکند، حتی زمانی که آن افسر موضوع را بیاهمیت تلقی میکند. این اضطراب و وسواس فکری در نهایت او را از پای درمیآورد و میمیرد.
در نهایت، چخوف در این داستان کوتاه، با زبانی ساده اما طنزآلود، روان انسان اسیر در ساختارهای قدرت را موشکافی میکند.
صفحه اینستاگرام رادیو حکایت:
https://www.instagram.com/radiohekayat
کانال تلگرام رادیو حکایت:
لینک حمایت های ارزی و ریالی از پادکست رادیو حکایت:
https://hamibash.com/Radiohekayat
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
اولین نفر کامنت بزار
راوی بینام داستان، که ادعا میکند دیوانه نیست،...
مسکن در تمام جوامع که اقتصاد تورمی دارند برای ق...
داستان دربارهی مردی دهقان به نام پاهوم...
آیا تجربه ی خوابگردی دارید، یا کسی را می شناسید...
داستان کوتاه «محلل» نوشتهی
آن کشور بسیار رنج کشیده و صبور بود، ایمان محکم ...
در این اپیزود وسواس رو با قلم بهرام صادقی میشن...
دو داستان درباره وسواس فکری پیدا کردم و براتون ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است