توضیحات
قصه از خرداد ماه سال ۶۰ شروع میشود. وقتی خبر رای مجلس به عدم کفایت سیاسی بنی صدر و عزل او منتشر می شود، کمونیستها هم به این نتیجه می رسند که باید با نظام جمهوری اسلامی برخورد مسلحانه کنند. آنها این هدف را با نام "قیام فوری" طراحی کردند تا بدون از دست دادن فرصت، هر چه سریعتر در یک نقطه، شورش مسلحانه راه بیندازند و مردم را به قیام علیه جمهوری اسلامی دعوت کنند. بهمن ماه سال ۶۰، در همان روزهایی که مردم درگیر در برابر تجاوز نیروهای بعث عراق به غرب و جنوب کشور بودند، اتحادیه کمونیستها بعد از بررسیهایی به این نتیجه رسید که در تهران هیچ شانسی ندارد. پس با ذهنیتی که از جنگهای چریکی و دهقانی داشت، آمل را برای "قیام فوری" مناسب دید؛ مخصوصا که آمل از لحاظ جغرافیایی هم به کشور شوروی سابق به عنوان قطب اصلی کمونیسم نزدیکتر بود.
ساعت ۲۳:۴۵ شب ۵ بهمن ۱۳۶۰، گروه اتحادیه کمونیستها به آمل حمله کردند. آنها با نام "سربداران جنگل " شبانه وارد آمل شدند تا این شهر را با استفاده از اصل غافلگیری با لباسهای نظامی، تحت عنوان طرح عملیاتی "اسب تروا" تسخیرکنند.
کمونیستها آنقدر از پیوستن مردم به خودشان مطمئن بودند که یک اکیپ را مامور کرده بودند تا با مردم آمل صحبت کنند و آنها را در قیام دخالت دهند. اما "غلامرضا سپرغمی" یکی از اعضای کمونیستها که خودش اهل آمل بود، افراد را میشناخت و میتوانست با آنها به خوبی صحبت کند، اعتراف می کند که : «.... از اول درگیری تا ظهر روز بعد (۶بهمن) نتوانستم [حتی] یک نفر را جذب کنم.» سپرغمی، به در خانه دو نفر رفت که آنها جواب مساعدی ندادند: «من در ابتدای شب به محله رضوانیه رفتم و در دو خانه را زدم که اولی بدون اینکه حتی در را باز کند، همان پشت در با ناسزا از ما پذیرایی کرد. خانه دوم تنها در را باز کرد ولی هیچ کس بیرون نیامد.» و این آغاز شکست تئوریهای کمونیستها در آمل بود.
کمونیستها ساختمانهای فرمانداری و اطراف آن را محاصره کرده و منتظر سقوط شهر بودند؛ که بلافاصله، نیروهای نظامی برای مقابله با تهاجم کمونیستها راهی آمل شدند. مردم هم تحت فرماندهی قرارگاه حضرت ابوالفضل(ع)، بسیج شدند تا از شهر دفاع کنند. غیرت مردم به آنها اجازه نمیداد که شهرشان حتی برای چند ساعت در اختیار کمونیستها باشد. با رسیدن نیروهای کمکی، مردم هم خود را به منطقه درگیری رساندند. در واقع مردم آمل کاری کردند که نیروهای مسلح فقط تیراندازی کنند و سایر کارها از جمله سنگرسازی، تدارکات، امدادرسانی و شناسایی دشمن و همکاریهای اطلاعاتی به دست مردم آمل انجام شد. به سرعت حدود ۳۰۰۰ سنگر شنی در تقاطع چهارراهها و حاشیه خیابانها توسط مردم آمل ساخته شد.
حسین کاظمی جویباری، دادیار دادگاه انقلاب، اشاره میکند که برخی بچههای زیر ۱۰ سال با کف دست شن میآوردند و گونیها را پر میکردند تا در سنگرسازی از آنها استفاده شود. شاید یکی از زیباترین شکلهای حضور مردم در سنگرسازی، حضور خانم بارداری بود که گونیهای شن را جابهجا میکرد و اصرار دیگران که از او میخواستند این کار را ترک کند، در او تأثیری نداشت.
با همکاری مردم و سپاه، تا ساعت ۱۰ صبح، دشمن در بسیاری از حملهها عقبنشینی و در منطقه "اسپه کلا" تجمع کرد. تا اینکه با انتشار خبر کشته شدن کاکاسماعیل، فرمانده کلی عملیات، سازمان دشمن به هم ریخت و شکست خورد. با مقاومت نیروهای نظامی و انتظامی و با حمایت مردم، ۳۲ نفر از مهاجمان کشته شدند و تهاجم کمونیست ها با شکست مواجه شد.
فیلم ماهی سیاه کوچولو محصول سال ۱۳۹۳ به کارگردانی مجید اسماعیلی و بازی مریلا زارعی، همایون ارشادی و مصطفی زمانی، روایتی از قیام ۶بهمن ماه مردم آمل از نگاه اعضای اتحادیه کمونیست هاست.