پیرمرد ناگهان جدی شد، لبش را گزید و اخمش در هم رفت. بی حرکت، عمیقا به فکر فرو رفت و تصویری ارائه داد که من عمیقا عاشقش هستم: بیمار درست در لحظه کشف -نیمه وحشت زده، نیمه خرسند- برای نخستین بار میبیند مشکل دقیقا چیست و در همان لحظه میفهمد که دقیقا چه باید کرد.
این همان لحظه شفابخش است.
اولین نفر کامنت بزار
"بی نهایت متزلزل بودم وباید به پایین خیره میشدم...
"آن جنبه هایی از چیزها که برای ما بسیار مهم اند...
بیمارانی که در گذشته فسیل شده اند، تنها در گذشت...
"با از دست دادن حافظه ولو جزئي، تازه میفهمید که...
"پزشک (برخلاف طبیعی دان) تنها با یک موجود زنده،...
ویلیام اوسلر: "صحبت از بیماری مثل یکی از سرگرمی...
کتاب شامل چهار بخش است.
از دست دادن ها
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است