" سه هفته تمام در انتظار دیداری تازه به سر بردم و در طول این مدت ، شب و روز زیباترین جملات را از کتاب های مقدس خوشه چین کردم بعد به خرج خودم کتابی به چاپ رساندم که احتمالا هرگز بیش از یک نسخه از آن وجود نخواهد داشت. عارفانه که انتخاب کرده بودم از لطف و زیبایی از ابرها از ملایمتر پر شور و از امیدی ناب سخن می گفتند. این اندیشه های زیرکانه در کنار هم قرار می گرفت و بی آن که کلام من در آنها وارد شود ، نامه ی عاشقانه ای پدید می آورد که من بزودی به سراغ یگانه گیرنده آن می رفتم، زنی مقدس در میان تمام زنان دنیا "
ازمتن
اولین نفر کامنت بزار
هر عشق و محبتی ما را به دوران کودکی مان باز می ...
تصویر : گلهای ستاره ای درخت زیزفون
<...
" ما میخواهیم که دوستمان بدارند. خواستن در این...
" زندگی انسان های خلاق زندگی پر تلاطمی است .......
" نورانی ترین لحظه های زندگی من لحظه هایی است ک...
" نوشتن راهی است برای پاسخ گفتن به زندگی . ...<...
" من از ابتدای کودکی با خودم حرف می زدم پ، من د...
" در قلب من درختی است ، ملودی های موتسارت مانند...
مارینا متنی از کتاب الاکلنگ
مارینا ایوا...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است