▨ نام شعر: آی عشق (بر سرمای درون)
▨ شاعر: احمد شاملو
▨ با صدای: احمد شاملو
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــ
همه
لرزشِ دست و دلم
از آن بود
که عشق
پناهی گردد،
پروازی نه
گریزگاهی گردد.
آی عشق آی عشق
چهرهی آبیات پیدا نیست.
□
و خنکای مرهمی
بر شعلهی زخمی
نه شورِ شعله
بر سرمای درون.
آی عشق آی عشق
چهرهی سُرخات پیدا نیست.
□
غبارِ تیرهی تسکینی
بر حضورِ وَهن
و دنجِ رهایی
بر گریزِ حضور،
سیاهی
بر آرامشِ آبی
و سبزهی برگچه
بر ارغوان
آی عشق آی عشق
رنگِ آشنایت
پیدا نیست.
▨
احمد شاملو - ۱۳۵۱
ــــــــــــ
از دفتر ابراهیم در آتش
شامل شعرهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۲
اولین نفر کامنت بزار
▨ نام شعر: عاشقانه (آن که میگوید دوستت دارم)
▨ نام شعر: چه بیتابانه میخواهمت (فراقی)
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است