توضیحات
اپیزود هفتم چکاوا
این اپیزود تقدیم می شود به استاد ابوالحسن تهامی نژاد
پروفایل ابوالحسن تهامی
مشاهده
بیوگرافی و صفحه دایره المعارفابوالحسن تهامی
مشاهده
ابوالحسن تهامی نژاد
بعد از صحبت درباره دوبله، نویسندگی، ترجمه و بازیگری آقای تهامی، شاید بهتر باشه که در قسمت آخر این پادکست، از هنری درمورد ایشون حرف بزنیم، که روی ناخودآگاه بیننده و شنونده تاثیر بسیار عمیق و عجیبی داشت و هنوز هم داره. به نقل از یکی از کارگردانان بزرگ سینمای ایران که گفت: وقتی برادرم فیلمی رو در سینما می دید، جوری برای من این فیلم رو با هیجان و آب و تاب تعریف می کرد، که راغب می شدم برم و این فیلم رو در سینما ببینم. نکته جالب این قصه اینکه، بعد از رفتن به سینما و دیدن فیلم ها، متوجه شدم که بیشتر از خود فیلم، اون تعریف های با هیجان و پر جوش و خروش برادرم بود که رغبت دیدن این فیلم رو در من ایجاد می کرد و شاید تمام این فیلم ها به زیبایی تعریف های اون نبود.می شه گفت که آقای ابوالحسن تهامی نژاد، پایه گذار آنونس های سینمایی، به روش و شکل جدیدی در تاریخ سینمای ایران بودند و همچنان هم هستند. قدرتمند ترین و درخشان ترین تیزرهای سینمایی رو ما سالهای سال با صدای ایشون شنیدیم و بیانی که ایشون با این میزان از قدرت و صلابت روی آنونس ها اجرا می کنند رو از کمتر گوینده ای می شه شنید. به نقل از خیلی از هنرمندان پیش از انقلاب، شاید یکی از دلایل وسوسه شدن مردم برای رفتن به سینما، گویندگی تیزرهای فیلم های سینمایی اون دوران با صدای آقای ابوالحسن تهامی نژاد بود و شایدم این قصه تا امروز ادامه داره. از زمانی که آقای ابوالحسن تهامی شروع به آنونس گفتن فیلم های سینمایی ایرانی و فرنگی کردند، یعنی از سال 1338، رغبت و شوق و اشتیاق مردم برای دیدن این آثار چند برابر می شد و همه فیلمسازان و تهیه کنندگان، مشتاق بودن که صدای با ابهت، شیوا و پر از هیجان آقای تهامی، که لحشون منطبق با ژانر فیلم ها تغییر می کرد و بر ذهن و ناخودآگاه مخاطب تاثیر می ذاشت، بر روی آنونس فیلم های اونها قرار بگیره. آقای تهامی به جهت مسلط بودن به زبان انگلیسی و کمی هم ایتالیایی و شناختی که از این فرهنگ داشتند، و به جهت اینکه با قلم و نوشتن هم به هیچ عنوان غریبه نبودند، آنونس ها رو مطابق با ذائقه و سلیقه ایرانی می نوشتند و با لحن محکم و جذاب خودشون گویندگی می کردند.تجلی پدیده ای مثلِ خود سینما، آنونس سازی، در ایران واقعه ای بود که از خارج به ایران وارد شد و آروم آروم جای خودش رو بین مردم و طرفدارهای سینما و تماشاگران باز کرد. اولین فیلم بلند سینمایی در ایران (آبی و رابی) بود و اوانس اوهانیان کارگردانی این اثر رو در سال ۱۳۰۹ به عهده گرفت. تا قبل از این، در سالن های محدودی، معمولا فیلم های کوتاهِ خارجی رو اکران می کردند و برای آگاهی و خبر دادن به مردم و تبلیغات فیلم ها، سالهای زیادی از پوستر و پلاکارد استفاده می شد و ساختنِ آنونس که در اون زمان به شکلِ مصطلح، بهش (پیش پرده) می گفتند، با فاصله خیلی زیادتری به ایران رسید. در اون زمان معمولا شخصی کنار پرده سینما وایمیستاد و با صدای بلند، ویژگی های فیلم بعدی که قرار بود در آینده نشون بدند رو در کنارِ خلاصه ای از قصهِ اون فیلم تعریف می کرد. ولی بعد از مدتی این کار توسطِ بلندگوهایی که در داخل سالن قرار داشتند، انجام شد.رفته رفته به همراه گفتار، قسمتی از سکانس های جذاب و هیجان انگیز فیلم رو هم به مخاطب هم نشون می دادند. طبقِ گفته های ساموئل خاچیکیان، مبتکرِ این آنونس ابداعی، (اوانس اوهانیان) بود.خیلی واضح نمی شه گفت که اولین آنونس رو چه کسی و برای چه فیلمی ساخت؛ اما همه در مورد این اتفاقِ خاص، هم عقیده اند که اولین فردی که نه به صورتِ مبتدی، بلکه به شکل جدی و برای فیلمهایی که خودش کارگردانی کرده بود، آنونس ساخت، کسی نبود جز ساموئل خاچیکیان.در اوایل این راه، آنونس برای مخاطبانِ سینمایِ ایران خیلی متداول و رایج نبود. اما در سال 1332، زمانی که هنوز هیچکس برای فیلم های ایرانی آنونسی نساخته بود، ساموئل خاچیکیان از دکتر اسماعیل کوشان، مدیر استودیو پارس فیلم و اولین کسی که دوبله فارسی را به سینماهای ایران هدیه کرد، پرسید که چرا برای تبلیغ فیلم هایی که کارگردانی می کنه، آنونس نمی سازه. آقای کوشان هم بعدِ اینکه ماهیت و موضوعیت آنونس رو متوجه شد، جواب داد که زمان آنونس برای تبلیغ کردن فیلم، کوتاهه. بعد از اینکه خاچیکیان، دومین فیلم سینمایی خودش رو به اسم (دختری از شیراز) به تهیه کنندگی ساناسار خاچاطوریان ساخت، ...