کیمیاگر (قسمت پنجم و آخر)

خلاصه قسمت پنجم و آخر کتاب کیمیاگر

در قسمت پایانی کیمیاگر، سانتیاگو و کیمیاگر توسط جنگجویان متوقف می‌شوند، اما کیمیاگر با خرد و دانایی خود شرایط را کنترل کرده و اجازه ادامه سفر را می‌گیرد. او در این مسیر درس‌های عمیقی به سانتیاگو می‌آموزد، از جمله اینکه گنج واقعی در درون خود او نهفته است. در نهایت، آن‌ها به نزدیکی اهرام مصر می‌رسند، اما سانتیاگو در آنجا توسط دزدان غافلگیر شده و تمام دارایی‌اش به سرقت می‌رود.

در میان این بحران، یکی از دزدان به او می‌گوید که خود او نیز رویایی درباره گنجی در یک کلیسا در اسپانیا دیده بود، اما به آن اعتنا نکرد. سانتیاگو با شنیدن این سخن درمی‌یابد که گنج واقعی همان جایی بوده که سفرش آغاز شده است. او به اسپانیا بازمی‌گردد، محل دفن گنج را پیدا می‌کند و به ثروتی بزرگ دست می‌یابد.

این قسمت پایانی پیام اصلی کتاب را به نمایش می‌گذارد: اهمیت دنبال کردن افسانه شخصی، گوش دادن به ندای قلب، و اینکه سفر و رشد معنوی، بخش ارزشمند گنج زندگی است.