+تا لحظه آخر داغی نمیفهمی...روز آخر که میخوای حرکت کنی همهچیز واست قشنگ به نظر می رسه... تو دلت میگی چرا اینارو تا الآن ندیده بودم؟ دلت حتی واسه مادر-شاغلِ ناظم مدرسهاتم تنگ میشه ...
-نشد یا نخواستین؟
+نشد، نخواستم، نخواستند...
-عیب نداره عادت میکنین... آدمیزاد به هرچیزی عادت میکنه
+این ازون دروغاست که بجای مسکن میدن بهت تا آروم بگیری. آدم به هیچی عادت نمیکنه، فقط لمس میشه... حتی یجاهایی سعی میکنه از درد لذت ببره.. من بهش میگم فرار روبهجلو
-یادش بخیر... بابام همیشه از درد لذت میرد
+چرا؟
🖊️نویسنده: امیرعلی مهاجری
🎙️گویندگان: حسین سلیمی و محمدرضا اکرادی
🔉میکس و مسترینگ: محمدرضا اکرادی
🎛️تهیه شده توسط استودیو هنری نووُ
📻پخش رسمی توسط رادیو تاسیان
اولین نفر کامنت بزار
🍁هیس... گوش بده... فقط گوش بده... ما ...
نویسنده: امیرعلی مهاجری<...
دوباره گفت: این روزا دیگه تو...
از قطار پیاده شد. صدای همهمه...
سرم را چرخاندم و به پنجره بزرگ عمارت نگاه کردم....
با اینکه تا حالا قایق سوار نشده بودم و ...
با تعجب به او ...
زمان، این نویسندة بیرحم قرار بود با جل...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است