توضیحات
برزیلِ 1982 را برخی بهترین تیم تمام ادوار جامجهانی فوتبال میدانند. بازیهای روحنواز و گلهایی زیبا که هرکدام مانند یک اثر هنری بودند. تیمی متّحد که در قلبِ خط میانیاش جواهری داشت به نام دکتر سوکراتس. هافبک هجومی نابغهای که جراحی ارتوپد خوانده بود و در زمین بازی با اندامِ کشیدهاش هرکاری که میخواست با توپ گرد میکرد. به او لقبِ "چگوارای فوتبال" داده بودند که اسم پسرش را "فیدل" گذاشت و دلش در گرو جنبشهای چپ آمریکای لاتین بود. آنارشیستِ ریشویی که هیچوقت دنبال قهرمانی نرفت. هیچوقت زیبایی فوتبال را فدای کسب افتخار و جام نکرد. هیچوقت اسیرِ حرفهایگریهای فوتبال مدرن و تجاری نشد و در برابرش سرِ تعظیم فرو نیاورد. در بیرون زمین نوشیدنی میخورد و سیگار بر لب جسم و روحِ مستش را به میانِ مردم میانداخت و در زمینِ بازی سمفونی فوتبال مینواخت. او زمانی گفته بود: «وقتی در زمین قدم برمیدارم، هیچ چیز جز همان لحظه و آفرینشِ کاری زیبا برایم اهمیتی ندارد. من به میلیونها مردمِ فرودستی فکر میکنم که با تمامِ حسرتها و مصیبتهایشان، چشمِ امید به ساقهای من بستهاند. به مردمی که قدرتِ حرفزدن و ابرازِ وجود از آنها سلب شده است». او آخرین بازمانده نسلی بود که در سرآغازِ سقوط فوتبال به گند و کثافتِ تجارت، لحظههایی شورانگیز برای مردمشان خلق کردند. فوتبالی درهمتنیده به سیاست. در روزگاری که به همراهِ رفقای کمونیستش، تیمِ فوتبالِ باشگاه کورینتیانس را به تریبونی برای هجو و نقدِ دیکتاتوری نظامی بدل کردند. پیراهنی بدونِ اسپانسر با لوگوی کمپانی کوکاکولا که از پایینش قطرههای خون میچکید و یک کمونِ فوتبالی با نامِ دموکراتهای کورینتیانس. به بازی زیبای برزیل در آن سالها لقبِ ژوگوبونیتو داده بودند. امّا ژوگوبونیتوی سوکراتس و رفقایش هیچوقت روی سکو نرفت. هیچ جامی نگرفت و تیم ملّیشان در جامجهانی 1982 با مربیگری تله سانتانای افسانهای، ناباوارنه در برابر ایتالیا حذف شد. امّا آن بازی تیمی روحنواز، آن ژوگوبونیتوی نبوغآمیز و آن فوتبالِ گرهخورده به آه و حسرتهای پابرهنههای برزیل برای سالها در خاطرهها جاودانه ماند. در این قسمت از پادکست اختصاصی طرفداری پا را فراتر از زندگی فوتبالی مرد هزار چهره فوتبال برزیل گذاشته ایم و از آزاداندیشی و مردم دوستی او در زندگی شخصی اش صحبت کرده ایم. منابع ما برای این قسمت، وبسایت آیریش تایمز، بی بی سی، وبسایت موزه فیفا و یادداشت علی امیری فرِ عزیز بود که سابق بر این در طرفداری منتشر شده بود.