• 1 سال پیش

  • 20

  • 01:12:25

حافظ خلوت‌نشین دوش به میخانه شد ۱۷۰

رواق / Ravaq
0
توضیحات

«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۱۷۰

مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن


زاهد (حافظ) خلوت‌نشين دوش به ميخانه شد

از سر پيمان برفت با سر پيمانه شد


صوفی مجلس که دی جام و قدح می‌شکست

باز به يک جرعه می عاقل و فرزانه شد


شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب

باز به پيرانه سر عاشق و ديوانه شد


مغبچه‌ای می‌گذشت راهزن دين و دل

در پی آن آشنا از همه بيگانه شد


آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت

چهره‌ی خندان شمع آفت پروانه شد


گريه‌ی شام و سحر شکر که ضايع نگشت

قطره‌ی باران ما گوهر يک دانه شد


نرگس ساقی بخواند آيت افسونگری

حلقه‌ی اوراد ما مجلس افسانه شد


منزل حافظ کنون (بارگه کبریاست) بزمگه پادشاست

دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

با صدای

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها