شعر در فرهنگ اسلامی و ایرانی ما از جایگاه بسیار والایی برخوردار است و تقریبا در تمام محافل شادی و غممان حضور دارد و بسیاری از افراد برجستهمان، شاعر هم بودهاند. شعر و آیندهپژوهی، هر دو به نوعی، شکلی از رویاپردازی هستند. شعر، با زبان استعاره و تمثیل، افقهای ذهنی جدیدی را برای مخاطبین خود باز میکند و به آنها اجازه میدهد تا فراتر از واقعیتهای روزمره فکر کنند. در آیندهپژوهی هم، تصویرسازی از آیندههای ممکن، میتواند موتور حرکتی برای تغییرات واقعی باشد. هر دو به انسانها کمک میکنند تا مرزهای ذهنی و عملی خود را گسترش دهند و به دنبال افقهای جدیدی باشند، با این تفاوت که شعر بیشتر به عمق احساسات میپردازد و آیندهپژوهی به بررسی و تحلیل روندها و رویدادها. همین شباهتها و تفاوتها است که ترکیب این دو را جذاب و الهامبخش میکند. تصاویری که در ذهن افراد از یک شعر مجسم میشود، اگر شوقانگیز باشد، نوعی حرکت و شور را در فرد ایجاد میکند تا خود را به مقصود برساند و در غیر اینصورت هم، ایجادکننده خمودی و کسلی است. سرود و ترانه ظرفیت بسیار زیادی در خلق رویای مناسب برای همه و بهخصوص نوجوانهای عزیزمان دارد.
پیشنهاد میکنم این قسمت از گفتگو را با شاعر و ترانه سرای عزیز، آقای حسین رضاییان، گوش کنید.
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است