توضیحات
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۱۵۱مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزدبه می بفروش دلق ما کز این بهتر نمیارزدبه کویِ میفروشانش به جامی برنمیگیرندزهی سجادهی تقوا که یک ساغر نمیارزدرقیبم سرزنشها کرد کز این باب رُخ برتابچه افتاد این سر ما را که خاکِ در نمیارزد؟شکوهِ تاجِ سلطانی که بیمِ جان در (آن) او دَرج استکلاهی دلکش است اما به تَرکِ سر نمیارزدچه (بس) آسان مینمود اول غمِ دریا به بوی سودغلط (گفتم) کردم که این طوفان به صد گوهر نمیارزدتو را آن بِهْ که رویِ خود ز مشتاقان بپوشانیکه شادی جهانگیری، غمِ لشکر نمیارزد(برو گنج قناعت جوی و کنج عافیت بنشینکه یک دم تنگدل بودن به بحر و بر نمیارزد)چو حافظ در قناعت کوش و از دنیایِ دون بگذرکه یک جو مِنَّتِ دونان (به) دو صد من زر نمیارزدSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations