• 1 ماه پیش

  • 75

  • 11:35

سی و دوم | تک نهال شهر خاکستری

رادیو تاسیان
0
توضیحات


دوباره گفت: این روزا دیگه توی شهر هیچ پرنده‌ای پر نمی‌زنه... نگاش کردم و گفتم اونا مثل ما نیستن که بمونن توی شهر آلوده و تحملش کنن... میرن... میرن یجای بهتر... عین ما‌ها کنار نمیان...

گفت خب تو چرا می‌مونی؟ گفتم اون نهال رو می‌بینی؟ گفت کدوم... گفتم دقت کن... وسط اون همه غبار خاکستری فقط یک نقطه سبز وجود داره... گفت آره دیدم، گفتم اون تبدیل به نهال شه، نهال تبدیل به درخت شه من هم رفتم... گفت دیر نیست؟ گفتم نه، واسه بزرگ کردن ‌امید هیچ وقت دیر نیست حتی اگه اون‌امید یک دروغ سفید باشه.. گفت خوبه که هنوزم داری می‌خندی... دیگه چیزی نگفتم.. خودش دید و صورتش رو برگردوند... به همون نهالی زل زد که....

 

✏️نویسنده: امیرعلی مهاجری

🎙گوینده: رضا جعفرپور

🎨طراحی پوستر: پدرام شهرآبادی

✨تهیه و تولید توسط استودیو نووُ

📻پخش اختصاصی از رادیو تاسیان

🎛️طراحی و میکس صدا توسط امین منصوری

📻پخش اختصاصی از رادیو تاسیان



shenoto-ads
shenoto-ads