وهب بن عبداللّه کلبی ، جوان زیبا روی، نیک خوی، پرهیزکار، مؤمن و شجاع کوفی بود.
وی که در روز عاشورا بیست و پنج سال داشت و از دامادیش هفده روز میگذشت، پس از بریر یا، عمرو بن مطاع به میدان رفت و با بردباری در برابر مشکلات، جنگ نیکو و نمایانی کرد.
سپس به سوی مادرش قمر و همسرش، هانیه که با او در کربلا بودند بازگشت و به مادرش گفت: آیا از من راضی شدی؟ گفت: من از تو خشنود نمی شوم مگر آنکه پیش روی حسین علیه السلام کشته شوی. همسرش به او گفت: تو را به خدا سوگند مرا به فراقت مبتلا مکن و دلم را به درد نیاور.
مادرش گفت: فرزندم! از تقاضای همسرت روی گردان و به میدان برو و در رکاب فرزند دختر پیامبرت بجنگ تا از شفاعت جدّش در روز قیامت بهرهمند شوی.
وهب به میدان بازگشت و به گفته برخی مورخان نوزده سوار و دوازده پیاده را به هلاکت رساند.
اولین نفر کامنت بزار
محتوایی پیدا نشد
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است