توضیحات

غرید شنگل ز پیش سپاه


منم گفت گرداوژن رزم‌خواه




بگویید کان مرد سگزی کجاست


یکی کرد خواهم برو نیزه راست



چو آواز شنگل برستم رسید


ز لشکر نگه کرد و او را بدید




بدو گفت هان آمدم رزمخواه


نگر تا نگیری بلشکر پناه




چنین گفت رستم که از کردگار


نجستم جزین آرزوی آشکار




که بیگانه‌ای زان بزرگ انجمن


دلیری کند رزم جوید ز من




نه سقلاب ماند ازیشان نه هند


نه شمشیر هندی نه چینی پرند




پی و بیخ ایشان نمانم بجای


نمانم بترکان سر و دست و پای




بر شنگل آمد به آواز گفت


که ای بدنژاد فرومایه جفت




مرا نام رستم کند زال زر


تو سگزی چرا خوانی ای بدگهر



با صدای

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads