سالن پر از جمعیت بود طوری که دیگه نفس کشیدن برای خیلیا سخت شده بود. خبرنگارها و مجری ها همه منتظر بودند.عکاس ها لحظه ای دوربینشون رو کنار نمیزاشتن و تصویربردارها اماده به خدمت پشت لنز دوربینشون قایم شده بودند.صدای پچ پچ مردم سالن رو پر کرده بود.همه در گوش هم غُرغُر می کردن.اداره پلیس ویچیتا تصمیم گرفته بود کنفرانس خبری ترتیب بده تا خبر مهمی رو به اطلاع مردم برسونه.کمتر پیش میومد که پلیس همچین کنفرانس های با این‌ میزان جمعیت ترتیب بده.همه دیگه خسته شده بودن و همینطور پر از هیجان.همه میخواستن بدونن داستان از چه قراره.بالاخره مامور پلیسی که مسئول خوندن اعلانیه پلیس بود روی صحنه ظاهر شد.میکروفون رو براش تنظیم کردن و اون از قیافه جدی خودش رونمایی کرد.گلوش رو صاف کرد و خودش رو پشت میکروفون مرتب نشون داد. لحظه ای سکوت سالن رو در بر گرفت. بالاخره متن خونده شد : خوشحالیم که امروز خبری رو به اطلاعتون برسونیم : بی تی کی دستگیر شد. صدای شادی و دست زدن های کر کننده تمام سالن رو در بر گرفت.خانواده قربانیا که همگی به مراسم دعوت شده بودن همدیگر رو بغل می کردن و سر از پا نمی شناختن.به حدی خوشحال بودن که احساس می کردی تمام کشته شده ها دوباره زنده شدن و دارن کنارشون از دستگیری بی تی کی خوشحالی میکنن.دنیس ریدر معروف به بی تی کی بالاخره به دام پلیس افتاده بود و مردم ویچیتا کمی احساس آرامش می کردن.