یک مرد جوان، سراسر جهان را به جستجوی یک مدیر بزرگ میپردازد. او میخواهد برای این مدیر بزرگ کار کرده و یاد بگیرد مانند وی مدیر بزرگی شود. اما بسیاری از جاهایی که او میرود، انگیزهای در او ایجاد نمی کند. او مدیران خشنی را ملاقات میکند که کارکنان آنها را دوست ندارند، و مدیران خوش مشربی که کارکنان خود را دوست دارند اما توجه کافی به سود و زیان شرکت ندارند. آیا مدیری وجود دارد که ترکیبی از بهترین ویژگیهای هر دو مدیر گفته شده را داشته باشد؟ مرد جوان درباره فردی میشنود که ظاهرا مناسب است. با کمال تعجب، مدیر میپذیرد که مرد جوان را سریع ببیند و در مورد نحوه مدیریت کارکنان خود صحبت نماید. بنابراین او حکایت مدیر یک دقیقهای را آغاز میکند.
اولین نفر کامنت بزار
این کتاب نوری به کهنترین دالانها در ژرفای ذهن ...
ما از دل یک رابطه متولد میشویم. در بستر روابط ...
کتاب فلسفه فشن، اثری ن...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است