چنان در آتش افتادم که دود از دودمان برخاست
چه معراجی از این خوشتر ، که جسم افتاد و جان برخاست
این اثر از معراج ققنوس وار جان سخن میگوید . در تصنیف سازی گاهی موسیقی ترجمان شعر است و گاهی شعر ، ترجمان موسیقی. گاهی با هم جفت می شوند ، اما در بهترین حالت با هم چفت و در هم تنیده می شوند. چفت شدن حتی از حل شدن برای من زیباتر است ، چون چفت شدن ، بر خلاف حل شدن ، هم آغوشی با حفظ هویت اولیه است
اولین نفر کامنت بزار
تصنیف غبار بی سوار | آهنگساز و نوازنده تار و سه...
توضیحاتی پیرامون سیر شکل گیری آلبوم و تم اصلی آ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است