رضا بعد از تعطیلی مدرسه، به محض تموم شدن مشقاش، از خونه کوچکشون که کنج حیاط پایین بود، بیرون میومد و شروع میکرد به تمرین نقشهای انتظامات ویژه!!
نقشها و نقشههایی که خودش برای خودش میکشید وگرنه انتظامات ویژه چندان شرح وظیفه متفاوتی از انتظامات معمولی نداشت..
@khakbaazi
تیم نویسندگان و گویندگان: فرید حسینیان تهرانی و شیما رستمی
کارگردان فنی: بردیا یوسفی
کلیه حقوق مادی و معنوی پادکست خاکبازی متعلق به شرکت هنر و تجارت ابر آبی میباشد.
اولین نفر کامنت بزار
.اون دو روز کابوسشو زندگی کرد
.دستشو می گ...
مسئله بمب یا موشکه..
،مسئله اینکه اون شب،...
هرچی دختر چشم دوانده بود دور خونه، چیزایی که به...
بهراد که مثل خیلی از هم نسلاش شیفتهی رقص و موس...
یهکم ایندست و آندست...
زیر آبشار گامیشی، یه کافه بود به همون اسم، کافه...
هستی از بچگی همیشه دل...
فرار از مدرسه، فرار از...
مادرب...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است