فرودگاه امام خمینی سرد است / یک بار باید بروم به رییس فرودگاه بگویم این آدم ها که اینجا می آیند/ از درون خالی اند/ زود سردشان می شود/ همه هستی شان را گذاشته اند/ دارند می روند سفر/ نه از آن سفرها که نرودا می گفت : / "به آرامی آغاز به مردن می کنی / اگر سفر نکنی"/ نه!/ از آن سفرها که مادرت را می گذاری/ میدان ونک را می گذاری/ حتی خود نرودا را می گذاری/ که بروی جایی / که از صفر نه/ از خالی شروع کنی/ از هیچ ...
اولین نفر کامنت بزار
در این دورهمی از اخلاق خداحافظی گفتیم، از سوگ و...
این یک داستان کوتاه سه حرفی ست، که زمان و مکان ...
در اتاق فلمینگ گرد هم آمدیم تا بی نقاب از آغاز ...
این قسمت: از خود آغاز می کنیم ...
برای دی...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است