۱۰ تا ۱۲ سالگی،‌ نه کودک و نه نوجوان

فرانسوآ دوسینگلی تحقیقات گسترده‌ای روی افراد ۱۰ تا ۱۲ ساله صورت داده. او ایشان را نه کودک می‌داند و نه نوجوان و برای اشاره به آن‌ها از واژه‌ی کودک-نوجوان استفاده می‌کند. اکثر این رده‌ی سنی سال اول یا دوم راهنمایی هستند. کسانی که در این بازه‌ی سنی قرار می‌گیرند در اصل بین دو فاز کودکی و نوجوانی قرار دارند. نه آن‌قدر کودک هستند که شکنندگی آن دوران را داشته باشند و نه آن‌قدر نوجوان هستند که به اعتمادبه‌نفس دوران نوجوانی و میل به فاصله گرفتن از خانواده رسیده باشند. این دوره از زندگی را به‌هیچ‌عنوان نباید با نوجوانی یکسان در نظر گرفت. کودکانی که در این مرحله قرار می‌گیرند به دنبال نشانه‌هایی حتی کوچک دال بر انعطاف‌پذیری بیشتر از طرف والدینشان هستند (آزادی عمل بیشتر در مورد تماشای تلویزیون، خروج از منزل، اتاق‌خواب و ...) اما هنوز به مرحله‌ای نرسیده‌اند که شخصیت خود را در برابر خانواده قرار دهند. به گفته‌ی دوسینگلی این بازه از زندگی را نه می‌توان زمان جدایی از پیوندهای خانوادگی در نظر گرفت و نه رسیدن به استقلال هویتی. در این دوره از زندگی شخص به دنبال نشانه‌های خود است. منظور از نشانه‌ها بیشتر نشانه‌های نسلی است تا شخصی. کودک با بهره‌گیری از این نشانه‌ها سعی می‌کند اصالت هویتی خود را در وهله‌ی اول به خود و سپس به سایرین نشان دهد. او قصد دارد اثبات کند که هویتش تنها به خانواده‌اش خلاصه نمی‌شود. در شنوتو بشنوید.