من تاحالا خارج نرفتم. حتی پاسپورتم ندارم. نزدیک ترین فاصله من با یه کشور خارجی وقتی بود که رفته بودم پیش یکی از رفیقام که تو یکی از روستاهای خوی به اسم زرآباد زندگی میکرد. وقتی رفته بودیم برای گردش بعد از گذشتن از یه رود خونه بزرگ که اون موقع سال خشک بود، رسیدیم به یه کوهی که الان اسمش خاطرم نیست. تو دل کوه یه غاری بود که فقط 5-6 متر اولش قابل دیدن بود و بقیش تاریکی مطلق، رفیقم میگفت ته این غار میرسه به ترکیه، یعنی پشت اون کوه ترکیه بود. این نزدیک ترین فاصله من با یه کشور خارجی بود.
خارج رفتن یه مثال برای هر کاری میتونه باشه، هر کاری که میترسیم انجامش بدیم، هر کاری که فکر میکنیم قدرت انجام دادنشو نداریم و شروع میکنیم هزار تا دلیل و بهونه آوردن برای انجام ندادنش، انجام ندادن ساده ترین کاریه که میتونیم انجام بدیم.
بیاید دست برداریم از انجام کارای آسون و بریم کارایی که تاحالا جرات انجامش رو نداشتیم انجام بدیم.
پشت کوه های زندگیمون جاها ایه که تا حالا نرفتیم. خیلی دلمون میخواد بریما اما به هزار و یک دلیل نرفتیم. نمیدونم چرا نمیتونیم تصمیم بگیریم که چی کار انجام بدیم! چه کاری درسته، چه کاری غلط! بعضی وقتا مانع های ذهنی ای که برای خودمون ساختیم انقدر بزرگ و قوین که هیچ کدوم از خواسته هامون حریفشون نیستن......ماها یه چیزی تو وجودمون هست که تا خودمون نباشیم بروز پیدا نمیکنه.
برای اینکه خود واقعیمون باشیم، برای اینکه خود واقعیمون رو کشف کنیم یا بروزش بدیم باید دست برداریم از قضاوت شدن، همرنگ جماعت بودن، نپذیرفته شدنمون توسط آدمایی که به اصطلاح دوستشون داریم.....بیاید دست برداریم از خودمون نبودن با خودمون بودن.
یا برای خود بودن باید از خود نبودن دست برداشت.
موسیقی: آلبوم Âlâ از کلارینت نواز ترکیه ای Serkan Çağri
اولین نفر کامنت بزار
به نام خدا
سلام<...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است