در این پادكست «كافه تهرون» شنونده بخشی از كتاب «وقتی آقای پیرزاده برای شام میآمد» اثر جومپا لاهیری با اجرای آلبرت كوچویی و تهیهكنندگی بابك عرفان هاشمی، خواهید بود.
این داستان، داستان مردی به نام آقای پیرزاده است كه برای بورس دانشگاه از داكا به آمریكا آمده. داكا درگیر جنگهای داخلی با پاكستان برای استقلال است و آقای پیرزاده نگران همسر و دخترانش است كه در داكا زندگی میكنند در طول داستان شاهد نگرانی آقای پیرزاده هستیم در حالی كه سعی میكند آن را بروز ندهد آقای پیرزاده پس از ورود به آمریكا به دلیل مبلغ كم بورسیه مجبور است در خوابگاه دانشجویی زندگی كند، اما در همان ابتدا با خانواده ای هندی آشنا میشود كه دختری به نام لیلیا دارند كه همان راوی داستان است خانواده ی لیلیا به محض اشنایی با آقای پیرزاده او را به خانه دعوت میكنند و از آن به بعد هر شب آقای پیرزاده تا نیمه شب در خانه ی آنها میماند و هر شب به تماشای اخبار جنگ مینشینند و نا آرامیهای داكا را دنبال میكنند، تا شبی كه اخبار از احتمال جنگ قریب الوقوع بین پاكستان و هند خبر میدهد از آن به بعد آقای پیرزاده غمگین و محزون میشود اما سرانجام بعد از دوازده روز ،جنگ تقریبا خاتمه پیدا میكند و آقای پیرزاده پس از اتمام تحقیقات دانشگاهی اش به داكا باز میگردد و چند ماه بعد نامه ای میفرستد كه همسر و دخترانشان را پیدا كرده و حال همگیشان خوب است . پدر به لیلیا میگوید به آقای پیرزاده آقای هندی نگوید زیرا از زمان تجزیه ی هند، زادگاه آقای پیرزاده دیگر جزو كشور هند نیست و همچنین از جنگ هایی بین مسلمانان داكا و هند میگوید، با این وجود راوی (لیلیا ) فضای صمیمی را بین خانواده اش و آقای پیرزاده به تصویر میكشد.
كاری از فضای مجازی رادیو تهران
علاقمندان علاوه بر سایت رادیو تهران میتوانند این بسته تصویری را در صفحه ویژه رادیو تهران در آپارات به آدرس https://www.aparat.com/tehraan۳۶۰ و شنوتو با شناسه tehraan۳۶۰@بشنوند.
می توانید در سرتاسر دنیا از طریق وب سایتWWW.RADIOTEHRAN.IR ضمن استفاده از پخش زنده شبكه، در جریان آخرین خبرهای رادیو تهران قرار بگیرید.
*هرگونه بهره برداری و ا
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است