رادیو مضمون|محمدرضا پهلوی؛ آنطور که فکر میکرد، آنگونه که حکومت میکرد (۵)
شطرنج بدون شاه
محمدرضا شاه دوتا کابوس بزرگ داشت که میترسید سلطنتش رو دود کنن و به هوا بفرستن؛ احمد قوام و محمد مصدق. هر دو متولد آشتیان. هر دو با اصل و نسب قجری و خاصیت موندگاری توی سیاست. قوام و مصدق هر دو بعد از اومدن رضاشاه خونهنشین و لااقل ۲۰ سال منزوی شدن اما دوباره به سیاست برگشتن، در حالی که محمدرضا پهلوی اگه از سلطنت خلع میشد و مثلا یه سال میگذشت، محال بود دوباره به جای اول برگرده. نسبت اون با قدرت، «یا همه یا هیچ» شده بود. محمدرضا یا کلا باید میرفت، یا تمامقد میموند؛ و همین وضعیت نمیذاشت رفتار متعادلی توی بازی سیاست داشته باشه. قوام و مصدق هر دو سلطنتطلب بودن، اما سلطان تا وقتی چیزی مجبورش نکرده بود، بهشون میدون بازی نمیداد و اونا هم برای گرفتن سهمشون، گاهی از چهارچوب سلطنتطلبی بیرون میزدن. محمدرضا پهلوی اما در عمل سلطنتطلب نبود؛ اون به جای سلطان یا شاه، میخواست فرمانده نظامی باشه؛ و این در شرایطی بود که مملکت ایران مرتب از تبدیل شدن به پادگان فرار میکرد
نویسنده: میلادجلیلزاده
در تنظیم این روایت در پایان هر بخش، به حیاط خلوت متن رفتیم و صدای خانمها و آقایانی که از بستگان و همکاران و صاحب منصبان سالهای سلطنت بودند را متناسب با متن هر شماره کنار هم چیدیم تا ضمن داستان، صدای اصلی بازیگران و موثرین آن زمان را هم به گوش شما برسونیم.
00:01:05 بخش اول
00:23:35 حیاط خلوت متن اول
00:34:10 بخش دوم
00:55:05 حیاط خلوت متن دوم
01:15:25 بخش سوم
01:37:33 حیاط خلوت متن سوم
01:46:28 بخش چهارم
02:10:30 حیاط خلوت متن چهارم
رادیو مضمون کاری از گروه پادکستهای «همیشه درمیان» هست که با همکاری روزنامه فرهیختگان آماده میشود و به گوش شما میرسد.
___________
اینستاگرام رادیو مضمون
https://www.instagram.com/radiomazmoon/
تلگرام رادیو مضمون
توییتر رادیو مضمون
https://twitter.com/radiomazmoon/
____________
حمايت مالی از پادکست مضمون
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است