توضیحات
راهكار
تربيت و اصلاح بينش
اسلام برای كاشتن نهال «ایمان» كه شالودهی «معنویت» است و به منظور استحكام و گسترش آن در زندگی فردی و اجتماعی، از «تربیت» مدد میجوید.
«تربیت» از منظر ما، پرورش تدريجي، واقعبینانه، همه جانبه، متوازن، مثبت و مستمر شخصیت افراد جامعه بر اساس قرآن و سنت است. محصول چنین فرایندی، «انسان صالح» است؛ انسانی كه دارای روحیهای حقیقتجو واستدلالگرا، همّتی عالی و ارادهای پولادین و همچنین مسؤولیتپذیر و نوعدوست است؛ یعنی او، زمین و آسمان، ماده و معنا، عقل و احساس و دین و دنیا را به هم پیوند زده است.
این تربیت، در بطن و متن اجتماع، همراه با فعالیت، مشاركت، نقد و گفتگو است. بیش از آن كه با تلقین و خطابه باشد، با عمل و ناشی از آموزش و پژوهش است و پیش از آن كه مستقیم و رسمی باشد، غیر مستقیم و غیر رسمی است و كسانی كه به تربیت دیگران اهتمام میورزند، باید خودشان نمونهای عملی و الگویی برجسته از باورهایشان باشند؛ در غیر این صورت، كار این افراد نه تنها ناقص و ابـتر خواهد بود بلكه نتیجهی معكوس نیز دربردارد؛ زیرا ما نمیخواهیم افراد را از طریق شعارها و فضای روانی-عاطفی خاصی كه پارهای اوقات به وجود میآید، تحت تأثیر و تلقین قرار دهیم؛ بلكه این تربیت، هم آگاهانه و هم ارادی است و حتی در زمانی كه فرد به مرحلهی آگاهی و انتخاب صحیح هم دست نیافته و به بلوغ كامل هم نرسیده است، به جای تلقین و امر و نهی مستقیم، به زمینهسازی برای شكوفایی استعدادهای او و نظارت و راهنماییاش باور داریم.
ما معتقد به تربیتی واقعگرا و متوازن هستيم كه نیازهای انسان(فكري، مادی و روانی)، تواناییها و ناتوانیها و كوششها و خطاها و لغزشها و انابتهايش را نادیده نمیگیرد.
نفس انسان، مُلْهَمْ به «خیر» و «شر» است. آمادگی صعود و سقوط را دارد، نه موجودی شرّ و سراسر بدی است و نه پاك و بینقص كه هیچ خطایی از او سر نزند. به بهانهی صعود و سلامتی روانیاش، نیازهای مادی و فیزیولوژیك او را نادیده نمیگیریم و یا سركوب نمیكنیم و به بهانهی واقعیت داشتن نیازها، دورنمای رشد و ترقی و آرمانهای پاكی و فضیلت را در برابرش تاریك و تخریب نخواهیم كرد.
تربیت از نظر ما، پروژهای نیست كه در محدودهی زمانی مشخص شروع شود و پایان یابد؛ بلكه فرايندی است كه از ولادت تا هنگام مرگ جریان دارد؛ این تربیت در خلاء و در كنج صومعهها، مساجد و خانقاهها صورت نمیگیرد و به آنها هم محدود نخواهد ماند؛ همانگونه كه مادهای درسی در كلاس درس و یا موضوعی قابل بحث در همایشها و كنفرانسها و سرمقالهی روزنامهها و نشریات تخصصی نیز، نخواهد بود بلكه نیازمند تلاش، مشاركت، نقد و گفتگو در زندگی و همراه با فعالیتهای روزمره و عادی است.
این تربیت، متعادل و متوازن است؛ یعنی به همان میزان كه به پرورشِ عواطف و احساسات انسان اهمیت میدهد، اندیشه و عقل او را نیز مورد خطاب قرار میدهد. به بهانهی توجه به درون و تزكیهی نفس، فرد را از نگاه به بیرون و اهتمام به مسایل و مشكلات جامعه بازنمیدارد و استقلال فردی او را به پای جامعه قربانی نمیكند و بر عكس، به بهانهی «فردیتِ» او، دستش را برای سرپیچی از قوانین و مقرّرات اجتماعی و بیتوجهی به منافع عمومی باز نمیگذارد و به قول معروف، برای آزادی فرد، عدالت اجتماعی را خط قرمز قرار میدهد و عدالت اجتماعی را زمینهساز آزادی او میداند.
ما به «تربیت مثبتِ» انسان اهتمام میورزیم، به گونهای كه به جاي آن كه در فكر «تخریب» باشد، «سازندگی» را مدّ نظر داشته باشد؛ با كمترین امكانات و در بستهترین فضاها، نقش خویش را ایفا كند و منتظر نماند كه دیگران مشكلات او را حل كنند؛ به بهانهی توطئهی دشمن، كوتاهيها و خطاهايش را توجیه نكند و با امّا و اگرها و یا حیلههای شرعی و مصالح سیاسی، سرنوشت خویش و جامعهاش را به دست دیگران نسپارد و با این استدلال كه اوضاع و افراد خراب و فاسد شدهاند، وظیفهی انسانیاش را فراموش نكند و به همراه نقد، پیشنهاد نیز داشته باشد. میخواهیم افراد به جایی برسند كه «بدانند چه میخواهند» و به دنبال «نفی وضع موجود» توانایی «اثباتِ وضع مطلوب» را هم داشته باشند و همان گونه كه به دنبال استیفای حقوق خویش هستند، از تكالیف خود نیز بپرسند.
همهی موارد فوق، به تعریف تربیت و بنیان وخصوصیات آن مربوط میشود و قطعاً برای دستیابی به تربیتی با این ویژگیها و خصوصیات، نیازمند وسایل و امكانات و روشهای سازگار و مناسب نیز هستیم.
ما به منظور نیل به چنین تربیتی، اصلاح تصوّرات و بینش فرد دربارهی خود، هستی و نقش و جایگاهش در آن را مقدم بر هر چیزی...
لینک دانلود کتاب «رویکردها و راهکارهای جماعت دعوت و اصلاح»
http://www.islahweb.org/roykard...