دکارت با دیدنِ مجسمههای خودکاری که توی پاریس ساخته شده بودند به این فکر افتاد که از کجا معلوم بدن انسان و مهمتر از آن، کل جهان مثل همین مجسمههای تماماً مکانیکی نباشند؟ دکارت بعدها توی فلسفهاش این ایده را پی گرفت و حرفهایش سرآغاز فلسفهی مدرن شد. اما موضع دکارت با بحران مهمی مواجه شد که دستآخر مجبور شد دستبهدامنِ غدهی صنوبری شود. در این اپیزود آن موضع و آن بحران و این غده را توضیح میدهیم.
حمایت ارزی از پادکست لوگوس از طریق پیپال به ایمیل زیر: logos.podcast1@gmail.com
موسیقی متن: بریدههایی از موومان چهارم سمفونی نهم آنتونین دورژاک
اولین نفر کامنت بزار
ما شهروندان جهان مُدر...
این قسمت از لوگوس با ...
فلسفه از قرن نوزدهم و...
زبان معمولیترین و دم...
یکی از عجیبترین پدید...
ما شهروندان عصر مدرن ...
وقتی کلمهی «متافیزیک...
رأی و نظر آدمها چه ت...
توی این اپیزود از این...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است