داستان شبکهای فاسد، شکار اینترنتی یک انسان و هیولایی مرگبار به نام رسانه |
منبع: دروغگوهای دوستداشتنی – نوشته رایان هالیدی |
حامی: نشر خوب
رسانه ها مثل هیولاهایی هستند که از محتوای جدید تغذیه میکنند. دنیای رسانه مدرن دیگر زمان و مکان نمیشناسد و به شکل بیوقفه دنبال موضوعات جدید است. سایتها، شبکههای اجتماعی و کانالهای یوتیوبی که به شکل بیپایان یافتن موضوع بعدی برای گرفتن کلیک و خبر بعدی برای پوشش دادن هستند. هرکس که خبر جدیدتر تا جالب تری داشته باشد کلیک بیشتری میگیرد و مخاطبان بیشتری با آن ارتباط برقرار میکنند. اقتصادی که واحد پولی آن توجه ما است!
در گذشته رسانهها دقت و صحت هر جمله را با دقت بررسی میکردند اما در دنیای مدرن دیگر وقت چنین کاری نیست. هرچیزی بلافاصله در قالب توییت، ویدیو و خبر منتشر میشود تا مبادا سایت و قردی از قافله عقب بماند. و همین موضوع یک نقطه ضعف قوی به رسانه ها داده. آنها هرچیزی که بنظر جالب باشد را منتشر میکنند. چه درست، چه غلط!
با توجه به چنین شرایطی و در این جهان پساحقیقت یک شغل جدید بهوجود آمده. افرادی که کارشان گول زدن رسانه و گرفتن توجه است. کسانی که از شرکتها، افراد و سازمانها پول میگیرند تا از نقطه ضعف رسانهها استفاده و آنها را معروف کنند!
گاهی اوقات این معروف شدن بیخطر است. مثل فردی که میخواهد پدر دیجیتال مارکتینگ کشور باشد یا رستورانی که میخواهد همه به آن سر بزنند. اما بعضی اوقات روی دیگر سکه خودش را به ما نشان میدهد. روی مرگباری که میتواند با جان افراد بازی کرده و زندگی انسانها را خراب کند.
در قسمت «اقتصاد توجه» ما به دنیای رسانههای دیجیتال سرمیزنیم؛ با فردی آشنا میشویم که کارش گول زدن این سازمانهاست و نمونه مرگباری از این اقتصاد را میبینیم که به مرگ یک انسان بیگناه ختم میشود …
اولین نفر کامنت بزار
داستان جنگ دو دادستان با س...
تاریخچهای کوتاه درباره خش...
داستان روانشناسی باهوش، یک...
داستان اشتباه بزرگ انیشتین...
داستان گرانش اضافی، ابرخوش...
داستان دو شامپانزه، یک جای...
به دنیای عجیب و غریب تئوری...
«نبرد سه غول الکتریسیته: <...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است