تا حالا شنیده اید که سایهای از صاحبش جدا شود؟ اگر این اتفاق بیفتد بر سر آن سایه چه میاید؟ میتواند به شخصیت مستقلی تبدیل شود و حتی صاحب خود را به انقیاد خود درآورد؟
همواره گفته ام ، همیشه مادران برای فرزندان خود داستان و قصه میگویند، در حالی که در مورد من این دخترم بود که برایم قصه میگفت. یکی از آن قصهها همین داستان سایه بود از هانس کریستین آندرسن. داستانی زیبا است که بر اثر سفری به سرزمینی داغ و کویری پیش میاید و سایه از صاحبش جدا میشودو چند صباحی بعد مجددا به سراغ صاحبش میرود، ولی با هیبتی متفاوت و صاحب منش و شخصیت.
اولین نفر کامنت بزار
در تاریخ ...
سفرنامهی...
سلسله التواریخ نام سفرنامه است که شخصی به نام ا...
در قسمت پایانی این نگاه گذرا به سفرنامهها به س...
آن چه را امروزه به نام جادهی ابریشم میشناسیم د...
از خروج یهود از مصر و گذشتن از دریا به امید رها...
در چهار قسمت نگاهی کلی به سفرنامهها در دورهها...
در یکی از...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است