📝 وقتی به دوران کودکیام نگاه میکنم، یک خاطره مرا آزار میدهد. این خاطرهای مربوط به یک بعدازظهر و یک سگ است . . .
روایت این قسمت مربوط به آگوست 1970 ئه. یعنی زمانی که لوری یازده سالش بوده. آیا رد پای بیماریش رو در کودکیش هم میتونیم ببینیم؟
همینطور دوباره به آگوست 1976 میپردازیم. وقتی که لوری بعد از اولین حمله صداها به خونه برمیگرده. در حالیکه یه چیزایی تغییر کرده. چیزهایی که خیلی مهمن و مخفی نگه داشتشون ساده نیست.
کاری از امین علیزاده
گرافیست: ماهان فروزنده
با همراهی امیر علیزاده
🎧 با هدفون گوش کنید. ✨
شبکههای اجتماعی ما:
Telegram: t.me/ravanipod
Instagram: instagram.com/ravanipod
Castbox: b2n.ir/ravanipod.castbox
Apple podcasts: b2n.ir/ravanipod.itunes
Google podcasts: b2n.ir/ravanipod.googlepod
مطالب تکمیلی:
instagram.com/ravanipod
💟حمایت مستقیم مالی از ما:
hamibash.com/ravanipod
اولین نفر کامنت بزار
📝 لوری شیلر، دختری است هفده ساله که آخرین کمپی...
گفتگوهای روزمرهای که با دیگران داریم، حرفهایی ...
برای یک بیمار روانی شاید هیچ چیز عجیبتر از این ...
آیا ازدواج با یه بیمار روانی کار درستیه؟ آیا یه...
بیماریهای روانی خیلی از مواقع مثل یه دومینو عمل...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است