• 2 سال پیش

  • 116

  • 13:30

قسمت دوم | قصه اندروید، استیو جابز پول ناهارم را دزدید!

پادکست فارسی اُپلنت | PlanetCast
1
توضیحات

نویسنده: مهسا راه چمنی

با صدای: مارال کوشکی


 

اندی از راننده تاکسی خواست که ماشین را کنار خیابان پارک کند. باران می‌بارید و نور قرمز چراغ یک بوتیک، بلورهایی شبیه یاقوت را کف خیابان پخش کرده بود و ماشین های گذری، با صدایی شبیه خس خس، طول خیابان ۱۹ را طی می کردند. اندی لپ تاپ را جوری رو پایش گذاشته بود که انگار یک ظرف غذای داغ را نگه داشته. شیشه تاکسی را پایین داد و مودم کابلی را روی سقف تاکسی گذاشت تا اینترنت قطع نشود و بتواند تمام مراسم را ببیند. استیو جابز، مشغول معرفی آیفون بود. اما چیزی که برای اندی مهم بود، گجت کوچک نقره ای رنگی نبود که استیو به حضار نشان می داد ، بلکه چیزی بود که به آن می گفتند iOS. اندی محسور سیستم عامل آیفون کوچک شده بود.


این داستان درباره آیفون نیست. این داستان مردی است که استیو جابز


با صدای

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads