داستان از جایی شروع شد که گرفتاری های خدیجه غنچه رو بعد از فیلنر اینستاگرام خوندیم ، این گزارش رو فاطمه باباخانی در روزنامه پیام ما نوشته بود و از همین طریق تونستیم باخدیجه صحبت کنیم . قصه کسب و کار خدیجه از قول خدش اینجوری شروع شده :
در این یکی دوسال گذشته زندگی روی دیگش رو بهم نشون داده درسته عاشق و نخ پارچه هستم اما واقعیت برای بقا باید بیشتر و کارهای متنوع تر انجام داد پس با فاطمه سخت تر از همیشه محصولات خانگی درست میکنیم البته به قول فاطمه زندگی میکنیم اینکه کار میکنیم یعنی زنده هستیم
این ها را خدیجه 11 آذر 1400 زیر پستی در اینستاگرامش نوشته است یعنی حدود یک سال پیش.
خدیجه این روزها کلا به اینترنت دسترسی ندارد.هیچ راه ارتباطی به غیر از تماس تلفنی وجود نداشت و کیفیت پایین فایل صوتی به همین دلیل است ، در آخر تصمیم گرفتیم در یک تماس تلفنی شنود
اولین نفر کامنت بزار
محتوایی پیدا نشد
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است