• 2 سال پیش

  • 13

  • 01:57

غزل و تعبیر شماره 88 - غزل شماره 88

فال حافظ
0
توضیحات
غزل شماره 88: شنيده‌ام سخنی خوش که پير کنعان گفت فراق يار نه آن می‌کند که بتوان گفت حديث هول قيامت که گفت واعظ شهر کنايتيست که از روزگار هجران گفت نشان يار سفرکرده از که پرسم باز که هر چه گفت بريد صبا پريشان گفت فغان که آن مه نامهربان مهرگسل به ترک صحبت ياران خود چه آسان گفت من و مقام رضا بعد از اين و شکر رقيب که دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت غم کهن به می سالخورده دفع کنيد که تخم خوشدلی اين است پير دهقان گفت گره به باد مزن گر چه بر مراد رود که اين سخن به مثل باد با سليمان گفت به مهلتی که سپهرت دهد ز راه مرو تو را که گفت که اين زال ترک دستان گفت مزن ز چون و چرا دم که بنده مقبل قبول کرد به جان هر سخن که جانان گفت که گفت حافظ از انديشه تو آمد باز من اين نگفته‌ام آن کس که گفت بهتان گفت تعبیر غزل 88: دشمنان با تهمت و افترا به دنبال ضربه زدن به شما هستند، نگران نباشید، زیرا انسان پاکی هستید و نتیجه خوبی های خود را خواهید دید. دوری از یار سخت است و شما را دچار درد و اندوه فراوانی کرده اما چاره ای جز تحمل ندارید و باید به تقدیر و مشیت الهی اعتماد کنید. رقیبان برای شما دام گسترده اند و سعی می کنند از نقاط ضعف شما سواستفاده کنند. هر حرفی که می زنید با دلیل و برهان و منطق باشد تا جایی برای سواستفاده حریفان باقی نماند. به دیگران نیکی کنید تا نیکی ببینید

با صدای
موسوی گرمارودی
ندا گلرنگی
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads