• 10 سال پیش

  • 382

  • 03:34

حافظ خوانی-دمی با غم به سر بردن(قسمت سوم)

فریبا علومی
19
توضیحات
حافظ خوانی-دمی با غم به سر بردن(قسمت سوم)دمی با غم به سر بردن دمي با غم به سر بردن جهان يک سر نمي ارزد به مي بفروش دلق ما کز اين بهتر نمي ارزد به کوي مي فروشانش به جامي بر نمي گيرند زهي سجاده تقوا که يک ساغر نمي ارزد شکوه تاج سلطاني که بيم جان در او درج است کلاهي دلکش است اما به ترک سر نمي ارزد رقيبم سرزنش ها کرد کز اين به آب رخ برتاب چه افتاد اين سر ما را که خاک در نمي ارزد تو را آن به که روي خود ز مشتاقان بپوشاني که شادي جهان گيري غم لشکر نمي ارزد بسی آسان مي نمود اول غم دريا به بوي سود غلط کردم که یک موجش  به صد گوهر نمي ارزد برو گنج قناعت جوی و کنج عافیت بنشین که یک دم تنگ دل بودن به بحر و بر نمی ارزد چو حافظ در قناعت کوش و از دنياي دون بگذر که يک جو منت دونان دو صد من زر نمي ارزد  

با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads