کجا رود قلبم که خیال تو نباشد
کجا روم که دیگر وصف حال تو نباشد
به هر جا بنگرم به هر کو میروم
هوایت در سرم هست
ز چشمان ترم بخوان ای دلبرم
که یادت در سرم هست
ای زیبای بی تاب چه آوردی به روزم
من تا کی به راهت چشمم را بدوزم
در حسرت دیدار تو هر لحظه بسوزم
تو رفتی ولی نشستی در قلبم هنوزم
دل بردی سیه گیسو به چشمان تو بیمارم
برده ای هوش از سرم به عشق تو گرفتارم
تو ای عزیز جانم تو ای جان و جهانم
که عشق تو پری رو شده ورد زبانم
ای زیبای بی تاب چه آوردی به روزم
من تا کی به راهت چشمم را بدوزم
در حسرت دیدار تو هر لحظه بسوزم
تو رفتی ولی نشستی در قلبم هنوزم
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است