بَه چه دلواپسیِ نابی
به سرم زده بی خوابی
صبرم شده لبریز کجایی
چه دل آشوبه یِ جذابی
در این شب مهتابی
در تاب و تبم تا تو بیایی
بَه چه دلشوره ی زیبایی
در خلوت و تنهایی
دل در دلِ من نیست کجایی
به دل افتاده که می آیی
نزدیکِ همین جایی
بَه بَه چه حس و حال و هوایی
ای وای از عشق سخته وصفش
یه حس دیوانه کنندست
عشق از اول ، اینه رسمش
تا برسی رفته دل از دست
ای وای از عشق، سخته وصفش
یه حس دیوانه کنندست
عشق از اول، اینه رسمش
تا برسی رفته دل از دست
بَه چه دلشوره یِ زیبایی
در خلوت و تنهایی
دل در دلِ من نیست کجایی
به دل افتاده که می آیی
نزدیکِ همین جایی
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است