نشد برای عشقمون برای این دوانه ات سفر کنی
نشد یه بار به حال من به حال این ویرانه ات نظر کنی
نشد بیایی عاقبت نشد برای عاشقت خطر کنی
نشد به وقت رفتنت مرا هم از نبودنت خبر کنی
آرام آرام نشستی در دل من ای آشنا
آرام آرام گذشتی از کنارم نا مهربان
ای وای از این غم بی پایان
امشب امشب با خیالت گفتم و خنداندم تو را
امشب امشب مثل هر شب در خیایانم
پس چرا من ماندم و ابر بی باران
اگر تو عاشقی دقایقی بیا بمان
اگر شکسته ای مرا هم از خودت بدان
تورا به جان من بمان
نبر ز خاطرت تمام آن گذشته را
اگر دلت کشت فقط به دیدنم بیا
تو را به جان من بیا
ای گل گلدان قلبم رفتنت بی خانه ام کرد
ای غم درد سینه مانده دوری ات دیوانه ام کرد
همچو پروانه به دورت گشتم و با من نماندی
شمع من بودی و آخر در دلم آتش نشاندی
آرام آرام نشستی در دل من ای آشنا
آرام آرام گذشتی از کنارم نا مهربان
ای وای از این غم بی پایان
امشب امشب با خیالت گفتم و خنداندم تو را
...
BRAND_USER
عالیه
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است