گاهی ندونسته گاهی می افتی وسط یک دو راهی
گاهی وقتا همه چیز درسته اما انگار خود تو اشتباهی
مثل یک بازی خیلی ساده
مهره ها رو مهره ی بعدی افتاده حتی
کار من نیس که بگم چی خوبه چی بد اما
همه گاهی سواریم یه وقتا هم پیاده
من دیگه نیستم بسه این بازی
من دیگه نیستم تو هم می بازی
میشه مهره هارو یک کم آسون تر انداخت
میشه آسون تر هم جا زد میشه آسون تر هم باخت
کنار هم گاهی میشه آسون تر هم موند
با ریتم این بازی میشه بلند بلند خوند
دل باختم واسه فرار از تنهایی
دل باختم چه اشتباه زیبایی
تو مهره ها رو می چیدی من رویا میساختم
تو ساده بردی اما من جدی جدی باختم
مثل یک بازی خیلی ساده
مهره ها رو مهره ی بعدی افتاده حتی
کار من نیس که بگم چی خوبه چی بد اما
همه گاهی سواریم یه وقتا هم پیاده
من دیگه نیستم بسه این بازی
من دیگه نیستم تو هم می بازی
میشه مهره هارو یک کم آسون تر انداخت
میشه آسون تر هم جا زد میشه آسون تر هم باخت
کنار هم گاهی میشه آسون تر هم موند
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است