یه بند بازم من یه بند باز که دائم
چشم توو چشمِ جماعت می افته از رو طناب
یه قلب دارم من یه ماهیِ قرمز که با تمامِ گلو چسبیده به قلاب
یه بادبادک گیجم اوج که میگیرم ممکنه کله کنم اما اسیره پروازم
یه کیمیاگر تنهام که تووی رویاهام از کپه ی هیزم
درخت میسازم
هنوز هیچ کتابی به هیشکی یاد نداده
فرقِ درخت با شاخِ گوزن چیه
جنین سقط شده یه حافظه است که پریده
چه فایده داره یه مرده یادش بیاد کیه
چشمه ی کوچولو خوابِ نهنگ نبین
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است