با بنده خدایی بیش از سی سال دوست بودیم طوری که در مسائل خصوصی هم با من مشورت می کرد . حتی کسانی که به ما نزدیک هم نبودند این را می دانستند و اگر کسی با او کاری داشت و به جایی نمی رسید به من متوصل میشد و اگر کسی از او برای من توصیه ای می آورد دست خالی بر نمی گشت . ناگهان درب به تخته ای خورد و این دوست رئیس بلاواسطه من شد . شاید داستان به چند ماه نرسید که تغییر رویه ی عجیبی از او دیدم و دستورات و درخواست های علنی و غیر علنی تماما خلاف مقررات از او به من می رسید و این برای من که داعیه آدم شناسی دارم به طرز وحشتناکی تلخ تمام شد . مقاومت کردم و مشخص است که نتیجه مقاومت در مقابل بالادست آن هم در کشوری مثل کشور ما چیست . مدت ها فکرم به این مشغول بود که این همه سال من بی دقتی می کردم یا او بازیگر ماهری بود ؟ فشارهای رسمی و غیر رسمی پیرامونش او را در چنان استرسی قرار دادند که تابع شرایط شد ؟
یا میز ریاست و مقام آن چنان جذاب نمود که حاضر شد نزدیک ترین دوستانش را قربانی کند ؟
و ده ها سوال دیگر که واقعاً آزارم می داد . برای پیدا کردن جواب این سوال ها نشستم و مطالعه ی سنگینی در متون معتبر علمی در زمینه مدیریت سمی کردم که این کتاب یادداشت برداری های من از صدها مقاله در این زمینه است .
نویسنده:
دکتر فرشاد نجفی پور
ناشر:
روان شناسی جامعه
با صدای:
محمد امرایی، اعظم فراهانی، پریزاد میربابایی، علی خوشاندام
ویراستار:
رویا کیوانی بروجنی
مدیر هنری:
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است