نام این رساله را «زبان باز گذاشته ام، به قیام «جامعه باز». زیرا میان زبان باز و جامعه باز نسبتی ضروری هست. به عبارت دیگر، میان زبان باز و جامعه مدرن، یا مدرنیت در کل، رابطهای جدایی ناپذیر هست. میان دست آوردهای عظیم و شگفت انگیز انسانی مدرن در این همه زمینه های برون-از-شمار علم و فن شناسی و فن آوری و ساختارهای مدرن زیست، از جمله ساخت . و – سازهای بسیار پیچیدهی زندگانی شهری تا نهادهای زندگی مدنی و سیاسی مدرن، و نیز تمامی دست آوردهای فرهنگ و هنر و اندیشه در این همه زمینه های پهناور و رو به گسترش، از سویی، و زبانی که می باید بردار آنها باشد و به نیاز دایمی آنها پاسخ دهد، از سوی دیگر، نسبت و رابطه ی سرراست و ناگزیر هست…..
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است