«پیامبری از کنار خانه ما رد شد» داستانی است به قلم عرفان نظرآهاری و به تصویرگری عطیه مرکزی. این داستان با الهام از داستان آدم و حوا، خوانشی نو از آن ارائه میکند. در بخشی از این کتاب میخوانیم: از بهشت که بیرون آمد، داراییاش فقط یک سیب بود. سیبی که به وسوسه آن را چیده بود. و مکافات این وسوسه هبوط بود. فرشتهها گفتند: تو بی بهشت میمیری. زمین جای تو نیست. زمین همه ظلم است و فساد. انسان گفت: اما من به خودم ظلم کردهام. زمین تاوان ظلم من است. اگر خدا چنین میخواهد، پس زمین از بهشت بهتر است. خدا گفت: برو و بدان جادهای که تو را دوباره به بهشت میرساند از زمین میگذرد؛ زمینی آکنده از شر و خیر، آکنده از حق و از باطل، از خطا و از صواب؛ و اگر خیر و حق و صواب پیروز شد تو بازخواهی گشت وگرنه ... و فرشتهها همه گریستند. اما انسان نرفت.
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است