نائومی ادلر در کتاب صوتی مادربزرگ عنکبوته برایتان از روزگاران خیلی خیلی دور میگوید. یعنی آن زمان که هیچ انسانی وجود نداشت، فقط حیوانات بودند و تاریکی مطلق تمام سرزمینهای شمالی را پوشانده بود. تا این که یکی از حیوانات طرحی هوشمندانه برای مبارزه با این تاریکی ارائه کرد.
زمانی بود که تنها موجودات روی کرهی زمین حیوانات بودند. اما یک مشکل تقریباً بزرگ باعث آزار آنها شده بود: تاریکی! هیچ نوری در سرزمینهای شمالی وجود نداشت و این موضوع حسابی مایهی دردسر حیوانات شده بود.
تاریکی باعث شده بود حیوانات هیچ کجا را نبینند، مدام به یکدیگر تنه بزنند و به هم برخورد کنند. اینگونه شد که آنها بالاخره تصمیم گرفتند چارهای بیندیشند. در این میان، عنکبوتی ادعا کرد که راهحلی برای تاریکی دارد...
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است